کد مطلب:68765 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:233

دقتهای علمی در واضح بودن معنای کلمه مولی











در طول چهارده قرن دقتهای علمی اهل حدیث و تحلیل گران تاریخ و خبرگان ادب، بیش از دوازده قرینه ی مهم در كنار جمله ی «من كنت مولاه...» نشان داده است كه مبیِّن معنای «مولی» است، و هر یك به تنهایی برای اثبات آن كافی است. جا دارد بطور فهرستوار آنها را ذكر كنیم:

قرینه ی اول

در آغاز خطبه، پیامبر صلی اللَّه علیه و آله «اولی بنفس بودن» خداوند و بعد خود را مطرح كردند و سپس همان كلمه را درباره ی امیرالمؤمنین علیه السلام بكار بردند؛ و این در حالی است كه معنای ولایت مطلقه ی آنحضرت بر كسی پوشیده نیست.

قرینه ی دوم

آیه ی «یا ایها الرسول...» كه در نهایت می فرماید: «و ان لم تفعل فمابلغت رسالته» درباره ی هیچیك از احكام الهی نازل نشده و پیداست كه باید بالاترین مسائل اسلام باشد كه چنین پیامدی برایش در نظر گرفته شده است.

قرینه ی سوم

متوقف كردن مردم در بیابان، آن هم به مدت سه روز و اجرای برنامه ای حساب شده و منظم و سخنرانی استثنایی از نظر طول خطبه و ترتیب مطالب آن و سایر برنامه هایی كه بعنوان یك اجتماع سه روزه در عمر پیامبر صلی اللَّه علیه و آله بلكه در سراسر تاریخ اسلام استثنایی است؛ از قوی ترین ادله بر معنای مهم مولی است.

[صفحه 132]

قرینه ی چهارم

اشاره ی پیامبر صلی اللَّه علیه و آله به اینكه عمر من به پایان رسیده و از میان شما می روم. پس باید معنای مولی در رابطه با ایام بعد از رحلت حضرت باشد كه همان امامت و وصایت است.

قرینه ی پنجم

در چندین مورد خدا را بر این ابلاغ شاهد گرفتند كه در هیچیك از احكام الهی چنین نكردند. پیرو آن چندین بار از مردم خواستند كه «حاضران به غائبان اطلاع دهند» كه این را هم در هیچیك از احكام الهی انجام ندادند.

قرینه ی ششم

تصریح حضرت به ترس از تكذیب مردم در حالیكه درباره ی هیچیك از احكام الهی چنین ترسی نبود. معلوم است كه تعیین جانشین همان موقعیت حساس در قلوب مردم است كه به آسانی نمی پذیرند.

قرینه ی هفتم

آیه «الیوم اكملت لكم» نیز مانند آیه ی فوق درباره ی هیچیك از احكام الهی نازل نشده، و لزوماً باید مهمترین احكام اسلام باشد كه كمال دین با آن باشد.

قرینه ی هشتم

مسئله ی بیعت كه در اثناء خطبه مطرح شد و بصورت لسانی و بعد از خطبه با دست انجام شد، بعنوان قبول امارت و ولایت می تواند باشد نه معنای دیگر.

قرینه ی نهم

بیعت و تبریك حاضرین غدیر و گفتگوهایی كه دوست و دشمن در غدیر داشته اند معلوم می كند كه از این جمله معنای ولایت و امارت را فهمیده اند و پیامبر صلی اللَّه علیه و آله برداشتِ آنان را رد نكردند و یا اصلاحی نسبت به آن نداشتند.

[صفحه 133]

قرینه ی دهم

اشعاری كه حسان بن ثابت سروده بود و مورد تأیید پیامبر صلی اللَّه علیه و آله قرار گرفت، دلیل قاطعی بر این است كه او هم از مولی معنای «اولی بنفس» را فهمیده است. او چون اهل ادب و شاعر بزرگ عرب است از نظر لغوی بر هر لغت دیگری ترجیح دارد، زیرا لغتنامه ها فقط معنای كلمه را می گویند ولی تبادر در مورد معین بر عهده ی حاضرین آن ماجراست. از الطاف خدا بوده كه شاعری زبردست و لغت شناس در غدیر حاضر بوده و در همانجا تبادر ذهنی خود را صراحتاً اعلام كرده و حتی آن را به صورت شعر درآورده كه اثری ماندگار و سندی محكم باشد.

قرینه ی یازدهم

داستان حارث فهری نوعی مباهله در مورد مردّدین در معنای «مولی» بود. او صریحاً سؤال خود را بر این متمركز كرد كه آیا منظور از «مولی» این است كه علی بن ابی طالب صاحب اختیار ما خواهد بود؟ در این مباهله خداوند فوراً حق را نشان داد و عذابی بر سر حارث فرستاد و او را هلاك كرد تا معنای «مولی» به معنای «اولی بنفس» ثابت شود.

قرینه ی دوازدهم

عمر در غدیر جمله ی «اصبحت مولای و مولی كل مؤمن و مؤمنة» را بكار برد كه می توان ادعا كرد اقرار دشمن بر مدعای خصم از این زیباتر نمی شود. بكار گرفتن كلمه «اصبحت» اشاره به اتفاق تازه است كه پیش آمده و كلمه ی «كل» اشاره به ولایت مطلقه است، و این اقرار نشانه ی تبادری است كه حتی دشمن آن را پذیرفته است.

قرینه ی سیزدهم

دستور «سلام بعنوان امیرالمؤمنین» در پیشگاه علی بن ابی طالب علیه السلام كه هم معنای امارت را برای مولی می رساند و هم اقرار عملی به آن است.

[صفحه 134]



صفحه 132، 133، 134.